اول مهر
سلام آراد عزیزم امروز خیلی دلم گرفته. اولین پاییزیه که سرکار نمی رم. اینقدر عادت کردم که همیشه در تلاش و تکاپو باشم که وقتی به خاطر شرایطم مجبورم توی خونه بمونم نمی تونم طاقت بیارم. یه جورایی عادت کردم که فقط در حال دویدن باشم. عزیزم اینا رو نمی گم که دل کوچولوی توام بگیره ها، میگم چون دوست دارم با پسرکم درد و دل کنم. فردا ایشالله ایشالله ایشالله قراره پدر جون و مادر بیان تا اتاقتو بچینیم . آخه سرویس چوبت جمعه گذشته به دستمون رسید. مبارکت باشه عزیزم. شاید با اومدنشون دل مامانی هم یکم باز شه. می دونی زیاد نمی تونم از خونه بیرون برم و واسه همین خیلی خسته میشم . بیرون رفتنی زیرشکمم درد می گیره و کمردرد میاد سراغم. اینق...
نویسنده :
مادر دردانه
13:09