دردانه من و بابا حمیددردانه من و بابا حمید، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

دردانه مادر

از شیرگرفتن

1395/7/15 0:45
نویسنده : مادر دردانه
235 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام پسر شیرینم

چقدر دیر به دیر می تونم بیام و واست یادگاری بنویسم.

دیگه الان مردی شدی واسه خودت. بزرگ شدی. ماه شدی. آقا شدی. ماشالله لا حول و لا قوه الا بالله...

امشب اولین شبیه که بدون شیر خوردن خوابیدی.  حدود یک ماهه دارم آروم آروم وعده های شیرخوردنت رو کم می کنم. یک هفته است که فقط شبها شیر می خوری. امشب یکم بهت شیر پاستوریزه دادم تو شیشه خوردی. اما تا پیشت دراز کشیدم گفتی می می

منم بهت نشون دادم که اوف شده

مثل همیشه که هر چی خراب میشه فوری میگی بابا

اینبارم گفتی بابا و دیگه چیزی نگفتی

فقط ازم خواستی که بغلت کنم و از اتاقت بریم بیرون.

آخر سر هم وسط هال روی فرش دراز کشیدی و همونجوری خوابت برد....

امیدوارم در روزهای آینده یادت نیفته و اذیت نشی دلبند عزیزم.

این روزها خیلی تغییرات کردی.

یهو کلی دندون درآوردی. چندین کلمه رو همزمان یاد گرفتی. از همه بانمک تر کلماتین که شامل حرف ش هستن.

مثل بششین، پاششو، ... اینقدر حرف ش رو قشنگ تلفظ می کنی که دلم ضعف میره.

اولین عددی که یاد گرفتی شیش بود. همه رو شیش تا دوست داشتی. الان ازت می پرسیم چند تا عمه داری دست راستت رو نشون میدی ... انگشت وسط رو میندازی رو انگشت اشاره و میگی چهاااار...

وای خدا که هر لحظه از این کارای بامزه تو دارم خداروشکر می کنم.

البته بگم گاهی اوقات سرت داد می زنم و دعوات می کنم اما اینقدر پشیمون میشم که نگو عزیز دلم. 

وقتی از دستت عصبانی میشم اصلا طاقت نداری با گریه میای و هی میگی مامانی مامانی ...

وقتیم که گریه نمی کنی میای با دستت صورتمو ناز می کنی و میگی ناز ناز و من مثل یه خر رام میشم 

اوایل بابا مامان میگفتی، اما الان بیشتر اوقات مامانی و بابالی میگی.

پدر جون و مادر اومده بودن زنجان پیشمون. پدر جونو بابا صدا می کردی. صبحا با پدر جون میرفتی بیرون واست آب میوه می گرفت. حالا هر بار تلفنی با پدرجون حرف میزنی میگی آب میب....

مادرم یه سری پاش پیچ خورد و خواست به تو نخوره بدجور افتاد زمین اگر بدونی با چه دلسوزی و نگرانی می خواستی بلندش کنی

فدای اون دل مهربونت پسر گلم...

پسرم منو واسه همه کم کاریام ببخش. تمام انرژی و وقتم رو واست میذارم اما بازم حس می کنم کم,گذاشتم واست آرادم ....

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (0)