دردانه من و بابا حمیددردانه من و بابا حمید، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دردانه مادر

پای چپ روی پای راست

1394/6/3 23:22
نویسنده : مادر دردانه
273 بازدید
اشتراک گذاری

آراد عزیزم از همون چهار ماهگی که شروع کردی به نشستن، نحوه نشستنت خاص بود. برای همه جالب بود که چقدر به نشستن علاقه داری و جالبتر اینکه موقع نشستن پای چپتو روی پای راستت میذاری. حتی گاهی موقع خوابم این کارو می کنی. خیلی بانمک میشی پسرم. 



جدیدا انگشت اشاره دستتو بالا می بری و شروع می کنی به سخنرانی کردن. پشت سر هم حرف می زنی. نمی دونم والله این ژستات نشون میده یا می خوای استاد بشی یا آخوند!!!!!

با اینکه کتاب و مطالب تربیت فرزند زیاد خونده بودم در موردت اشتباه کردم. از صبح تا عصر که بابات بیاد واقعا تنهایی خسته میشم. هیچ کس نیست که واسه نیم ساعت تو رو کمکم نگه داره. توام که بچه آرومی نیستی. واسه همین بارها پیش اومد که از خستگی مفرط، وقتی بدقلقی می کردی بهت گفتم اه ه ه ه ه.

چند وقت که گذشت دیدم عجب اشتباهی کردم. تا از چیزی ناراحت میشی سریع میگی اه ه ه ه ه !!!!

فهمیدم که کاملا درک کردی که از دستت ناراحت بودم و توام می خوای بهم نشون بدی که ناراحتی. همون لحظه به خودم گفتم اگه دکتر هلاکویی می فهمید که با خوندن اون همه مطلب ازش، این اشتباه بزرگو مرتکب شدم میزد خودشو می کشت.

خلاصه پسرم مامانو ببخش باور کن خیلی دست تنهام خیلی خیلی.

حالا دیگه به خودم قول دادم وقتی عصبانیم می کنی تا جایی که می تونم فوت کنم تا آروم بشم. امیدوارم موفق بشم. 

خاله فاطمه راست میگفت که آدم تا خودش توی شرایط مشابه قرار نگیره

نباید کسی رو قضاوت کنه.

 

پسندها (1)

نظرات (3)

زهرا - گل بهشتی من
5 شهریور 94 9:40
بهت حق ميدم عزيز. ما هم بالاخره ظرفيتي داريم. ربات نيستيم. خسته ميشيم. بي حوصله ميشيم. اما ميدونم براي تو مامان مهربون اينا همش موقتي و گذراست. بعدم خيلي از تئوري هاي روانشناسي به صورت صد در صد قابل عملي كردن نيستن. به خود من ثابت شده. زياد خودتو ناراحت نكن.[ممنون که با حرفات آرومم می کنی ]
ریحانه
5 شهریور 94 17:40
خسته نباشي خواهر جان من كه فعلا نمي تونم دركت كنم ولي بزودي منم همين طور مي شم. فاطمه راست كفته, فقط وقتي توي شرايطش باشي مي توني دركشو داشته باشي. خاله فداش بشه, حالا شيرين كارياش روز به روز بيشتر مي شه. ببوسش[چرا واسه فسقلی نمی نویسی تنبلی می کنی ها]
ریحانه
8 مهر 94 22:43
تنبلی من روی تو اثر گذاشته؟؟؟؟ پس چرا مطلب نمی نویسی؟؟[این روزا حس و حالم خوب نیست]